گفتگوی سایت تندیس با گالری آنلاین

مدتی است که با فعالیت یک سایت تجسمی جدید روبرو شده‌ایم. عمده فعالیت این سایت در حیطه اخبار مربوط به نقاشی، معماری، گرافیک، عکاسی و خبرها و اعلان‌های مربوط به فراخوان ها، بورسیه ها، کنکور هنر و … می‌باشد که با فعالیت بسیار در انتشار گسترده مطالب موفق به جلب مخاطبان خود در شبکه های اجتماعی و سایت شده‌اند. به واسطه‌ی اشتراک موضوعی محتوای این سایت گفتگویی با مدیران سایت گالری آنلاین ، فاطمه عبدالله‌زاده و یاشا زمانپور در دیدار با مدیر سایت تندیس در رابطه با نحوه شکل گیری و فعالیت سایت گالری آنلاین انجام شد.







جاوید رمضانی: لطفا خودتان را معرفی کنیدو بگویید گالری آنلاین از کجا شروع شد؟

فاطمه عبدالله‌زاده: ترم آخر کارشناسی ارشد رشته نقاشی در دانشکده هنر و معماری بودم که ایده راه اندازی گالری آنلاین شکل گرفت. آن زمان در هنرستان نیز تدیس می‌کردم و در حقیقت نیاز هایی که خودم، هنرجویان و هنرمندان اطرافم با آنها مواجه بودیم، سبب شد به دنبال راهی برای پاسخ به آن نیاز ها باشم.

بعد از مدتی جستجو و انجام تحقیقات به نتایج و اطلاعاتی در مورد نحوه شرکت در رزیدنسی ها، رویداد های بین المللی، گرفتن بورسیه ها و جمع بندی اخبار گالری ها و هنرمندان داخلی و خارجی که در رسانه های متفاوت پراکنده است و … رسیدم که برای خودم بسیار کارساز و موثر بود و فکر کردم می‌توانم آنها را در اختیار دیگران هم بگذارم و دقیقا از اینجا بود که ایده راه اندازی سایت شکل گرفت.

هم زمان با دغدغه های من همسرم، آقای مهندس یاشا زمانپور در حال برنامه ریزی برای دو استارت آپ دیگر بودند که دانش و ذهنیت ایشان بسیار در من تاثیر گذار بود. در نتیجه بعد از مشورت با یکدیگر، پیش از راه اندازی سایت از شبکه های اجتماعی استفاده کردیم و صفحه‌ی فیس بوکی راه اندازی شد که در آن تمام این اطلاعات را درج می‌کردیم که به شدت مورد استقبال قرار گرفت. بعد از یک سال فعالیت در فیسبوک از سایت نیز رونمایی کردیم.

پس از مدتی هم با توجه به اینکه تخصص من در زمینه هنر بود و نیاز داشتم در مورد کار رسانه ای نیز به صورت حرفه ای تخصص پیدا کنم دوره های روزنامه نگاری و مدیریت رسانه را در مرکز مطالعات رسانه گذراندم.

یاشا زمانپور: تجربه‌ی کار با استارت آپ‌ها را داشتم و از طرفی ما همیشه دوست داشتیم حوزه‌های کاری‌مان را به‌هم نزدیک کنیم، اسم “گالری آنلاین” را انتخاب کردیم که هم گالری بود و هم آنلاین. همانطور که استیو جابز از یک زیر زمین شروع کرد، ما هم از یک اتاق کارمان را شروع کردیم. ایده‌هایمان را می‌نوشتیم و دائم در موردشان صحبت می‌کردیم.

حتما باید تاکید کنم، از همان ابتدا با حمایت اساتید انرژی ما برای ادامه کار تقویت می‌شد. استادان دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تهران، دانشگاه الزهرا و … انجمن های مختلف هنری و حتی هنرمندان صاحب نامی‌که خارج از کشور هستند از طریق فیسبوک با ما ارتباط خوبی داشتند و حتی برخی به ما می‌گفتند تا کنون منبعی تا این حد در دسترس نبوده است که فراخوان‌ها، بورسیه و رزیدنسی ها را به‌صورت رایگان در اختیار همه قرار دهد. این حمایت ها برای ما خیلی ارزشمند بود.

هدف مهم دیگر گالری آنلاین، دیده شدن افرادی است که در مناطق محروم هستند یا افراد مستعدی است که فرصت دیده شدن را پیدا نکرده اند. به عنوان مثال در نمایشگاهی که سال گذشته در هیروشیما ژاپن با همکاری موزه‌ی صلح تهران برای نوجوانان برگزار کردیم، با اعلام فراخوان از ۱۶ استان و شهر هایی برای ما کار فرستادند که فکرش را هم نمی‌کردیم، مثلاً از روستایی در همدان، یک نوجوان امکان این را پیدا کرده بود که آثارش در ژاپن نمایش داده شود.

در کنار کار رسانه ای در برگزاری برخی همایش ها و نمایشگاه ها نیز مشارکت داشتیم، مثل طراحی سایت بزرگداشت استاد عربعلی شروه که در آن دریافت و داوری آثار آنلاین بود، طراحی وب‌سایت انجمن هنرمندان نقاش و وب‌سایت نمایش و فروش سالانه سال ۹۳ و نمایشگاه آنلاین پنجمن کارنمای پژوهشی انجمن، طراحی سایت و دبیرخانه آنلاین سه دوره از همایش های انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران که ثبت نام، دریافت مقالات و داوری آنلاین در آن انجام می‌شد.

سعی ما بر آن بوده هنرمندان حرفه ای، دانشجویان و حتی افراد علاقه مند به هنر در سطوح مختلف بتوانند از اطلاعات سایت استفاده کنند. میان هنرمندان داخلی و خارجی با نمایش آثار، گزارش تصویری گالری ها و آثار دانشجویان کشورهای مختلف ارتباط برقرار کردیم و در اینستاگرام گالری آنلاین مخاطبین خارجی بسیاری جذب شدند که علاقه مند به آثار هنرمندان ایرانی هستند. به طور کلی درصد قابل توجهی از مخاطبین ما خارجی ها، ایرانیان ساکن کشورهای دیگر و هنرمندان کشورهای فارسی زبان هستند.

نکته مهم دیگر اینست که ما همواره تلاش کردیم ضمن همکاری و همراهی با تمام مراکز فرهنگی و هنرمندان، به رسالت رسانه پایبند باشیم و فراجناحی و بدون جهت گیری عمل کنیم.

ج ر: بله، این اشتباه است که وقتی تعداد کمی‌هنرمند در یک فضا هستند، این تعداد با یکدیگر نیز داخل خصومت و جناح‌بندی شوند و این رسانه است که باید باز باشد و در ضمن علاوه بر اینکه اخلاق حرفه‌ایست ما هنرمندیم. در حالی‌که چرخش مالی که در بازار هنر صورت می‌گیرد چند دهم چرخه‌ی مالی یک کارخانه کبریت‌سازی ساده است. کار یک هنرمند این است که اسکناس تولید کند، مثلا این تابلو کار فلان استاد است که قبلاً آن را کشیده و ۲۰ میلیون تومان بوده است، اما الان به دویست میلیون معامله می‌شود و هنرمند همان زمان نیز ۵ میلیون گرفته و کار را تحویل داده است، این مثل این است که ما پنج تومان بگیریم و یک اسکناس پنجاه تومانی تولید کنیم که وقتی وارد چرخه‌ی اقتصادی می‌شود معادل چندین میلیون تومان گردش و اعتبار را جابه جا می‌کند.

ی ز: البته شاید این به‌خاطر این است که بازار جدیدی در حال شکل ‌گیری است.

gallery online 2

ج ر: ببینید حرف شما را قبول دارم، اما این بازار جدید ربطی به ما ندارد. بنابراین ما داریم به جامعه برکت می‌دهیم و چرخش ایجاد می‌کنیم. ما دهنده هستیم و از منبع فیضی که داریم دهندگی می‌کنیم.

ف ع: اگر بخواهیم از عوامل موثر دیگر در شکل گیری چنین سایتی بگویم قطعا روحیات شخصی، موقعیت خانوادگی و شرایط اجتماعی بی تاثیر نبوده است.

زمانی که اولین جرقه های این ایده به وجود آمد من در آستانه سن سی سالگی بودم و فکر می‌کردم تا این سن حتما باید تاثیرگذاری که وظیفه من در جهان هستی است انجام داده باشم، چرا که من در زندگی به شدت تحت تاثیر دو شخصیت بزرگ و تاثیرگذار، پدرم و گاندی هستم. پدرم اولین جراح مغز و اعصاب کودکان ایران بودند و من از کودکی و از نزدیک شاهد تاثیرگذاری عمیق یک فرد موثر بر جامعه و کشور بودم.

یادم می‌آید در نوجوانی از پدرم پرسیدم چطور می‌توانم مثل شما باشم؟ در پاسخ به من گفتند در زندگی دو چیز را رها نکن، یکی درس و دیگری خدا، کاری خواهی کرد که تاثیر آن با مرگ، پایان نمی‌گیرد. من به این توصیه عمل کردم و پدر من میراثی را برای من باقی گذاشت که واقعا هیچ‌گاه پایان نمی‌گیرد و هر روز برای من و دیگران زاینده است.

هیچ گاه برایم قابل قبول نبود که زندگی معمولی داشته باشم و با مرگم پرونده سالها زندگی و تلاشم بسته شود.

داستانی از گاندی را نیز در همان ابتدای جوانی خوانده بودم، که خیلی روی من تأثیر گذاشت. به طور خلاصه داستان اینطور بود که روزی شخصی برای مشورت در مورد انجام کاری به دیدن او می‌رود و گاندی در پاسخ می‌گوید، به این فکر کن که یک انسان در دورترین نقطه‌ی جهان چه منفعتی از کار تو خواهد برد، و اگر این کار تو برای او می‌تواند منفعتی داشته باشد، پس آن را انجام بده. من هر زمان می‌خواهم کاری انجام دهم به این جمله فکر می‌کنم، که من چه منفعتی می‌توانم برای انسان ها داشته باشم و مطمئنم و تجربه کرده ام زمانیکه به دیگران منفعت برسانی بی شک خودت نیز بهره خواهی برد.

گالری آنلاین نیز از همان ابتدا بازخوردهای فوق العاده ای داشت، به طور مثال افرادی در رویدادها شرکت می‌کردند و به ما خبر می‌دادند، دیدن خوشحالی و موفقیت و امید در هنرمندان به ویژه جوانان برای ادامه کار به ما انرژی می‌داد، وقتی می‌دیدم کار ما توانسته در زندگی افرادی تاثیر بگذارد، مسیر های جدید برای آنها ایجاد کند و … فهمیدم به هدف بزرگی که داشتم نزدیک هستم و مسیر درستی انتخاب کردم.

ج ر: پس شما یک شخصیت عام‌المنفعه اجتماعی دارید و یک هنرمند هستید. حالا که شما را از بیرون نگاه می‌کنیم، از خانم عبدالله زاده بیرون بیاییم چه می‌بینیم؟ هنرمندی که چه چیزی دارد که درگیر این فضاست؟ چه اتفاقی می‌افتد که شما تدریس می‌کنید، همانطور که گفتید کانون اصلاح و تربیت می‌روید، به دوستان کمک می‌کنید، فضای اجتماعی به‌وجود می‌آورید. چه اتفاقی افتاد که چنین شخصیتی شکل گرفت؟ طرح خانوادگی آن را دیدیم، حالا بیایید روند اجتماعی آن را نگاه کنیم.

ج ر: فکر نمی‌کنید جامعه هم نیازمند آن بوده؟ مثلاً ما از دوران بعد از جنگ خیلی سال‌های سختی را گذرانده‌ایم و فشار خیلی زیاد بوده است. ما باید خودمان را به دنیا برسانیم و باید بدویم. در واقع ما اولین نسل متجدد این جامعه هستیم و به هرحال باید بدویم و شاید اولین کشوری هستیم که سالم مانده و مدرن شده است.

فکر می‌کنم شماها شخصیت‌های مهمی‌هستید. جوانید و این داد و دهش در شما هست. ما در سنت مفهوم فرا دهش را داریم. آن دانه طوبا که می‌کاریم و از آن صد دانه خارج می‌شود. این رکن‌ها در این جامعه بسیار مهم هستند. ببینید ما محبت بی‌دریغ را از پدر و مادر یاد می‌گیریم و شما هم بی‌انتظار این محبت را برای دیگری انجام می‌دهید. به نظر من جامعه به این نیاز داشته است.

ی ز: بله، ما شاهد افراد زیادی هستیم که هر ساله از رشته های مختلف هنری، فارغ التحصیل می‌شوند اما با پایان دانشگاه ارتباطشان با کارهنری قطع می‌شود و حتی ناچار می‌شوند برای گذراندن زندگی به سراغ کارهای غیر مرتبط بروند و وقتی این ارتباط قطع می‌شود، اتفاق بدی می‌افتد.

ف ع: دقیقا همینطور است، من نوعی ناامیدی در دوستان دانشگاهی خودم می‌دیدم. دغدغه این را داشتند که حالا ما با این همه تابلویی که تولید کرده‌ایم چه کار کنیم. گالری‌ها که به ما جوانان به سختی وقت می‌دهند و فروش در بازار هم که موضوعی است که پیچیدگی های خود را دارد. اما با شروع فعالیت گالری آنلاین، می‌دیدم که هر روز چند نفر با مطلع شدن از رویداد های هنری، مسیرهای موفقیت جدیدی پیدا می‌کنند و تک تک این اتفاقات بسیار برایم زیبا بود، انگار خودم به همه آن موفقیت ها رسیده ام.

ج ر: احساس می‌کنید که مفید بوده‌اید.

ف ع: من همیشه در زمان تدریس فکر می‌کردم اگر فقط یکی از شاگردانم انسان موفقی شود کارم را به درستی انجام دادم و حالا در سایت طیف وسیع تری را می‌بینم که ما برایشان مفید بوده‌ایم پس در وسعت بزرگتری توانستم به هدفم برسم. کاری که باید می‌کردم و رسالتی را که روی زمین داشته ام انجام دادم و هر شب سرم را راحت زمین می‌گذارم.

ف ع: من فکر می‌کنم همه‌ی ما انسان ها یک کل واحد را تشکیل می‌دهیم. انگار که همه ی حدود دو هزار نفر مخاطبی که هر روز از سایت بازدید می‌کنند و همه ی حدود چهل هزار مخاطب ما در شبکه های اجتماعی با ما همراه هستند، دغدغه ها و نیازهای ما را دارند و همگی به هم برای رشد کمک می‌کنیم، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم و کار را شروع می‌کنم انگار همه آن‌ها را می‌شناسم و با دیدنشان خوشحال می‌شوم.

حالا می‌خواهم این هدف را مرحله به مرحله بزرگ‌تر و ایده‌آل‌تر کنم. چرا که سایتی که اکنون می‌بینید با ایده آل های ما فاصله دارد و برنامه ها و طرح های بسیار زیادی داریم که عملی خواهیم کرد. اینکه ۵سال دیگر در چه مرحله‌ای باشیم یا ده سال دیگر کجا خواهیم بود را می‌دانیم.

برای تمام اهداف بزرگ و کوچک برنامه ریزی دقیقی داریم. گاهی پیش آمده در حال فکر کردن به یک اتفاق جدید هستیم و دقیقا کسی تماس می‌گیرد یا سر راهمان اتفاقی می‌افتد که راه آن کار را برایمان باز می‌کند، من ایمان دارم به هر چیزی که انرژی بدهید آن را دریافت می‌کنید.

این موضوع را دقیقا در شکل گیری سرنوشتم دیده ام و ایمان دارم اگر برای رسیدن به هدفم تمام وجود خودم را بگذارم، مسیرهای درست برای به دست آوردن هدفم باز می‌شود.

اینکه در کنار پدرم با آن ویژگی ها، مادرم نیز اهل فرهنگ و هنر و ادب بودند و از همان کودکی روح من را با لطافت های عالم هنر آشنا کردند، دلیلی بود تا در حالی که در دبیرستان دانش آموز رشته علوم تجربی بودم به جستجو در دنیای هنر علاقه مند شوم و در نهایت تقدیر من در رشته هنر بود.

باید بگویم نعمتی که خدا بعد از پدر و مادر فوق العاده به من داد، یک همسر همراه و همفکر بود. حضور ایشان به‌عنوان یک مهندس مسلط و با سابقه‌ در زمینه‌ی طراحی وب سایت، یک رکن اصلی در پیشبرد کار بود. من معتقد هستم هیچ کار نشدنی برای ایشان وجود ندارد و هر اتفاقی که بخواهند رقم بزنند، کد آن را می‌نویسند و انجام می‌شود. من به ایشان ایمان کامل دارم.

خوشحالیم که عشق ما ثمره‌ای اجتماعی داشته است. این حاصل سال‌ها تخصص ایشان و بودن من در فضای هنری است که خروجی آن گالری آنلاین شد.

ی ز: ما مثل یک بچه داریم گالری آنلاین را بزرگ می‌کنیم، سال‌های اول ممکن بود بمیرد یا مریض شود و بحران برایش پیش بیاید ولی حالا به جایی رسیده که دارد کم کم روی پای خودش می‌ایستد. حالا دستش را می‌گیریم … که البته اصل استارت آپ همین است.

ضمن اینکه کارآفرینی جذابیت‌های خودش را دارد، همین الان چند نفر از دوستان با ما کار می‌کنند که البته به هیچ وجه کارمند ما نیستند بلکه ما همه با هم همکاریم.

ج ر: حالا در این میان، آقای مهندس شما هم کمی‌از خودتان بگویید.

gallery online 3

ی ز: پدر و عموی من اهل هنر بودند و من از بچگی علاقه زیادی به هنر داشتم ولی شرایط به گونه ای رقم خورد که به سمت رشته نرم افزار کامپیوتر و کار برنامه نویسی رفتم و در حال حاضر نیز دانشجوی فوق لیسانس نرم افزار هستم. به جهت علاقه ای که به این رشته داشتم خیلی زود توانستم وارد بازار کار شوم و الان در حدود پانزده سال است که به‌صورت حرفه‌ای طراحی وب سایت انجام می‌دهم.

از سال ۸۸-۸۹، به راه انداختن یک استارت آپ برای خودم فکر می‌کردم، که در آن موقع تعداد خیلی کمی در ایران بود. همچنین نرم افزارهایی همچون دبیرخانه آنلاین همایش ها برای شرکتی که در آن کار می‌کردم، نوشتم. دنبال تولید نرم‌افزارهای این چنینی بودم که مردم بتوانند از یک نرم‌افزار کامل استفاده کنند و کارهای روزمره شان تسریع شود، ایده‌های مختلفی هم داشتم، جلساتی گذاشتیم، افراد مختلفی آمدند ولی آن زمان به خاطر سربازی من کار متوقف شد و بعد از آن درست اواخر دوران سربازی گالری آنلاین شکل گرفت.

گالری آنلاین یک استارت آپ بین رشته ای و محصول مشترک تجربیات و تخصص من و خانم عبدالله زاده بود. هرچند، سایت فعلی با ایده آل های خودمان فاصله دارد و هر روز در حال تکمیل است.

ج ر: خب این زندگی خواهد بود که خروجی واقعی دارد، و ما خیالمان راحت است که چیزی را که تولید کرده‌ایم در آینده روی کول دیگران می‌گذاریم و می‌توانیم به شما تحویل بدهیم و این هسته‌ها دارند شکل می‌گیرند و این ارزشمند است و خیلی به شما تبریک می‌گویم.

ف ع: در پایان لازم می‌دانم بگویم خیلی خوشحال هستم که اولین مصاحبه‌ای که در رابطه با گالری آنلاین انجام شد در رسانه وزین تندیس اتفاق افتاد و این باعث افتخار ما است و از شما ممنونیم.

همچنین ما همکاران و دوستان خوبی از رشته های مختلف هنری داریم که آنها هم مثل ما اهداف بزرگی دارند و برای همین از شروع کار همراه با سختی ها و کمبود منابع مالی هیچ گاه از همراهی گالری آنلاین دلسرد نشدند. ما همواره سپاسگذار آنها هستیم.



logo-samandehi