سلسه مقالات خلاقیت (شماره 2)
خلاقیت و ما
به قلم علی فرامرزی
ماهیت، چگونگی و نحوه بروز و ظهور پدیده خلاقیت و تعریف این توانائی منحصر به فرد انسان از چنان گستردگی، تنوعی و در عین حال ابهامی برخوردار است که سری در عالم بالا و متافیزیک دارد بگونه ایکه آن را موهبت و استعدادی صرفا خداداد میداند و انتهائی دیگرش بر روی زمین و تحققش را فقط مربوط به شرایط محیط و تعلیم و تربیت فرض کرده اند. به نظر می آید این افراط و تفریط هر دو از تفکری سرچشمه میگیرند که، مطلق نگری و یک جانبه گرائی سهم تعیین کننده ای درآن دارند.
از بین همه گزینه ها و تعاریف در مورد خلاقیت ما به ناچار دو تعریف را بر میگزینیم و به آن میپردازیم. یکی از این دو که در اکثر کتاب های مبانی هنر هم آمده چنین میگوید: هر تاثیری از هر اثرگزاری که برای اولین بار اتفاق افتاده باشد یک عمل خلاقانه است. یعنی آنکه اگر ما حتی کوچک ترین اثر که میتواند یک نقطه باشد را بر روی یک سطح ایجاد کنیم این نقطه چون در گذشته و در هستی وجود نداشته، پس یک عمل خلاقه اتفاق افتاده است. البته این تعریف درعین صحیح و قابل قبول بودن ولی دو اشکال میتوان بر آن وارد دانست، اول اینکه این تعریف به تاثیر خلاقیت میپردازد و تاثیر عمل خلاقه را، پس از اتفاق افتادن توضیح میدهد نه پروسه تحقق آنرا، و ما از آن در نمی یابیم که فعل خلاقه چگونه شکل میگیرد و چه طور اتفاق می افتد، دوم اینکه اگر این تعریف ر ابه حوزه فلسفه ببریم و از زاویه حرکت و نو شدن هستی در هر لحظه به آن نگاه کنیم همه چیز را شامل میگردد چرا که از زمان های قدیم موضوع حرکت و تغییر در فلسفه و فیزیک موضوعی مهم و بحث برانگیز بوده و بر همین اثاث متفکرین این دو سپهر را عقیده بر اینست که هستی در هر کسری از زمان درحال نوشدن و دوباره خلق شدن میباشد، شاید ذکرش در این جا لازم باشد که، از مهم ترین فیلسوفانی که به آن پرداخته اند و نو شدن و حرکت را جوهر هستی دانسته اند ملاصدرا فیلسوف ایرانی است که درحدود سیصد سال پیش میزیسته است، این تعریف درعین صحیح بودن ولی نتیجه عملی برای موضوع ما به همراه نخواهد داشت و صرفا بحثی است برای فلسفیدن و یا موضوعی در محدوده فیزیک.
حجم سهمگین وشدت نوآوری ها درجهان امروز، گوناگونی و تنوع دایره اختراعات و پدیده های جدید گویای اینست که انسان معاصر توانسته به دانشی دست یابد و روش هائی خلق و ابداع نماید که او را قادر نموده چنین طبقه خلاق و توانائی را درسطحی وسیع پدید آورد. طبقه از آن جهت که تعداد ، گستردگی و عمق نوآوری بگونه ایست که دیگر نمیتوان به وجود آورندگان آن را فقط یک گروه منحصر بفرد نامید چرا که در جهان امروز قشر نوآور و خلاق طبقه ای آن چنان قدرتمند و فراگیری را تشکیل میدهند که به زودی در همه ابعاد زندگی معاصر بشر به تعیین کننده ترین طبقه اجتماع جهانی در حال تبدیل شدن میباشند. هم چنانکه هم اکنون نیز میتوان دید که چگونه پیشتازان نوآوری میروند که تحول آفرین ترین قشر جامعه بشری گردند. این تحول عظیم و فراگیر تعاریف جدید و نوینی را نیز برای تحقق امر خلاقه میطلبد و ابداع نیز نموده است.
علی فرامرزی