در نشست باستان شناسی و هنر مطرح شد/ هنر ایران «جانورسان» است

به گزارش گالری آنلاین به نقل از روابط عمومی فرهنگستان هنر در این نشست «آرمگاه دو بانوی عیلامی» توسط آرمان شیشه گر و "ویژگی‌های طراحی در زیورآلات دوره عیلامی" توسط محمدرضا ریاضی بررسی شد.


دكتر آرمان شیشه گر با بیان تاریخچه ای از كاوش خود و یافتن آرامگاه این دوبانوی عیلامی توضیح داد: «در سال 1386 ضمن عملیات عمرانی برای ا یجاد كانال آب به آرامگاهی برخوردند كه با اطلاع سازمان میراث فرهنگی به عنوان‌كاوشگر به آنجا رفتم. مقدار زیادی از آرامگاه تا رسیدن ما تخریب شده بود. در طی كاوش نجات بخشی سه ماهه، آثار باقی مانده جمع آوری و مشخص شد كه این آرامگاه مربوط به دوره ی عیلام جدید است كه نمونه مشابه آن بسیار كم است و به همین لحاظ بسیار برای ما ارزشمند است.»

این پژوهشگر در مورد موقعیت جغرافیای آرامگاه توضیح داد: "این آرامگاه در استان خوزستان، شهرستان رامهرمز نزدیك روستای جوبجی واقع شده است. با كاوش های بعدی مشخص شد علاوه بر این آرامگاه مجموعه این محوطه نیز دارای آثار دیگری است. این محوطه از شمال به رودخانه اعلا، از جنوب به روستای جوبجی و از غرب به روستای دهیور واز شرق به كارخانه سنگ شكن محدود شده است. زمانی كه تیم میراث فرهنگی به این محوطه رسید كانال آب در محوطه كنده و از داخل آرامگاه رد شده بود. این آرامگاه 4 متر طول و 3 متر عرض دارد و آنچه برای ما باقی مانده است، یك و نیم متر ارتفاع از دیواره شمالی و یك متر از دیواره های دیگر است. آرامگاه سازه سنگی است كه با سنگ لاشه بدون داشتن چیدمان مرتب بنا شده است كه لابه لای سنگ های لاشه با سنگ های ریزتر پوشیده شده و روی آن نیز گچ كشیده شده است. مقبره در دل زمین حفر شده است، با وجود آن كه دو تكه از تابوت ها باقی مانده و تعدادی از اشیا به دست ما رسیده است، به لحاظ وجود خط نوشته ها و اشكال مشابهی كه بر تابوت ها موجود است، توانستیم به بازسازی آرامگاه برسیم.»

وی در خصوص سن تقریبی دوبانوی آرمیده توضیح داد:"از باقیمانده اسكلت ها به به این تشخیص رسیدیم كه یكی از دوبانو زیر 17 سال و دومی بین 30-35 ساله سن داشته است. در اطراف مقبره نیز جایگاه نذروات قرار دارد كه لاشه های حیوانات و خمره های سفالی و لیوان هاو... در آن دیده می‌شود. در آثار بدست آمده از یكی از تابوت ها نواری از گل های رزت نقره ای دیده می‌شود كه هنوز مشخص نیست به لباس فرد مدفون متصل بوده یا در كف تابوت قرار داشته است. تابوت های این دوu شكل مفرقی و به شكل وان است.»

این استاد دانشگاه از اشیا زرین و جواهرات به عنوان مهم ترین اشیا یافت شده از دید هنری در این آرامگاه نام برد و ادامه داد:" یكی از آثار یافت شده دستبندی بود كه بر مچ دست بانوی عیلامی زیر 17 سال یافته شد كه بر روی آن نام بانو حك شده است. یكی از مهم ترین یافته های این كاوش حلقه قدرتی است كه نام شاهی از دوره عیلام نو بر آن نقش بسته است كه كمتر شناخته شده بود. شاهی به نام " شوتور نهونته پسر ایندد " . اهمیت این شخص برای باستان شناسان در آن است كه فقط یك بار در یافته های باستان شناسی در ایذه نام او آمده است. وقتی نام این شاه را در شمال شرقی خوزستان می‌بینیم و همچنین در این كاوش هم نام او دیده می‌شود می‌تواند نشان دهنده سیطره حكومت شاهی باشد كه بعد از "آشور بنی پال" قرار داشته و همیشه این ابهام وجود داشت كه شاهان بعدی "آشوربنی پال" قدرت آنچنانی نداشته اند. در صورتی كه یافت شدن این حلقه و اشیا طلایی همراه با دوزنی كه منسوب به این شاه هستند این نظر را رد می‌كند.»

وی افزود:«از دیگر آثار یافت شده در آرامگاه می‌توان از النگو ها وسنجاق های متعدد نام برد كه از هركدام یك جفت در آرامگاه گذاشته شده بود. در مورد كاربرد این سنجاق‌ها می‌توان به عنوان وسیله ای برای وصل كردن لایه های لباس اشاره كرد. انواع مهره ها در سایز های مختلف در این آرامگاه یافت شد كه با وجود ریز بودن بسیاری از آنها روی همه آنها دانه كاری وجود داشت كه از لحاظ فناوری زرگری بسیار قابل توجه است. آویزها، گوشواره ها، حلقه های موبند، گل سینه ها و دكمه مانندهایی كه به لباس و سربند دوزن وصل بوده است كه اگر هركدام را به دقت بررسی كنیم به این نتیجه می‌رسیم كه ظرافت و كار زرگری استادانه ای برای هركدام به كاررفته است. با وجود این كه از نظر مقدار وزن طلا، وزن زیادی ندارند ولی روی آنها كار دقیقی انجام شده است كه نشان دهنده طبقه بالای اجتماعی این دو زن است.»

این پژوهشگر در باره دیگر آثار یافت شده توضیح داد:"علاوه بر طلاها، كارهای مفرغی بسیار چشم گیری در آرامگاه یافته شد. بین دو تكه باقی مانده ار تابوت ها مجموعه ای از مفرق ها پیدا كردیم كه به چسبیده بود .یكی از ظرف های یافت شده به اضافه مجسمه رویش در مجموعه 6 تایی یافت شد. پیش از این یك عدد از این مجسمه های مفرقی به صورت غیر مجاز پیدا شده بود كه از راه استان همجوار كهكیلویه و بویراحمد، به موزه بریتانیا راه پیدا كرده بود. یكی دیگر از آثار ارزشمند این مجموعه، پیكر كوچكی است كه بنظر می‌اید خودش به صورت پایه یا دسته یك چیزی بوده كه قطعه ای به آن وصل است و تصور كردیم این مجسمه همسر اوتاشگا دوره ایلام میانی بوده است. چیزی كه در این مجسمه جلب توجه می‌كند، فرو رفتگی در آن است كه شبیه آن پولك هایی است كه اویز های كه من بازسازی كردم وجود داشت. به گردن این مجسمه های كوچك هم همچین آویزی وجود دارد.»

وی با نمایش تصاویری از آثار یافت شده ادامه داد: "چیزی كه این آثار را جالب كرده دسته یا فرمی است كه این ها را خیلی استثنایی كرده است و همین ظرفی یا قوری كه در اینجا وجود دارد، به نظر می‌آید برای آداب و آیین سوگواری باشد، چون در آن یك قیف برای صاف كردن مایع درون آن بوده است. از این قوری یك عدد سالم مفرغی و نقره ای و چندین قطعه و لوله و دسته ... یافت شده است. انواع ظرف های دیگر و صافی ها هم وجود دارد ، یك عدد پی سوز سالم كه شبیهش را در ارجان و شوش پیدا شده هم جزو یافته های ماست. قطعه هایی آیینه هم پیدا كردیم. شی خاص مفرغی هم پیدا كردیم كه به نظر می‌آید وسیله ای در ریسندگی و بافندگی باشد.»
وی در مورد ظروف سفالی یافت شده در درون و بیرون آرامگاه گفت:«در جایگاه پیشكش، ظروف سفالی یافتیم كه در خمره های هر كدام از اینها، لیوان هایی به عنوان در وجود داشت كه نشان می‌دهد به باور مردمان آن زمان به مردگان همیشه تشنه باید آب پیشكش شود . 17 عدد از این خمره ها را سالم وشكسته پیدا كردیم. »

این پژوهشكر با ذكر این كه یافته های مربوط به این آرامگاه به عنوان گوشه ای از هنر دوره عیلام نو در كتاب «آرامگاه دو بانوی عیلامی از خاندان شاه شوتور نهونته پسر ایندد» توسط سازمان میراث فرهنگی منتشر شده است، از علاقه مندان خواست برای دریافت اطلاعات بیشتر و دیدن تصاویر بهتر به این اثر مراجعه كنند.

سخنران بعدی مراسم دكتر محمدرضا ریاضی بود كه به ارائه مقاله پیرامون «ویژگی‌های طراحی در زیورآلات دوره عیلامی» پرداخت.

وی با ذكر این كه دركاوش شركت نداشته و دورادور در جریان كار همسرش بوده است ادامه داد: "قبل از ورود به مبحث باید اشاره كنم ما با واژه طراحی مشكل داریم، یعنی دقیقا مشخص نیست كه وقتی از طراحی صحبت می‌كنیم از رسم یا شكل یا نقش صحبت می‌كنیم. منظور من از كلمه طراحی در اینجا ریخت و شكل حجمی یك مصنوع و نه طرح دو بعدی آن است. منظورم در اینجا طرح سه بعدی است و واژه دیزاین كه به معنی طراحی در فارسی ترجمه شده است. طراحی در زبان انگلیسی یا ایتالیایی طرح یا شكلی است كه در آن خلاقیت به كار برده شده باشد و هر پدیده ای كه انسان خلق می‌كند و ابتكار یا خلاقیتی در آن ایجاد می‌كند، به معنای طراحی ست. انسان منبع الهامش طبیعت و انسان است. آن گونه كه تاریخ هنر در ارتباط با طراحی و یا منبع الهام صحبت می‌كند این دانش ریشه در فرهنگ و تمدن یونان و روم و بعدها هم در اروپا دارد. اروپایی ها اساس طراحیشان در ساخت هر مصنوعی اندام انسانی است، حتی در معماری؛ معیار تناسب اندام انسانی است، اما در ایران اساس طراحی بخاطر شیوه معیشت یا محیط زیستمان واین كه انسان همیشه بین دو بخش دامداری وكشاورزی ارتباط مستقیم دارد و در واقع منشاء شكل گیری ظروفمان در ارتباط این دو پدیده است. می‌دانیم كه تا دوره قاجار بیش از 70 تا 80 درصد مردم كشاورز یا دامدار بودند و حیات شهری یعنی اقتصاد شهری ما مبتنی بر تولیداتی است كه جوامع دامدار و روستایی تولید می‌كنند كه جامعه شهری به آن نیازمند است و جامع شهری بخشی از تولیدات صنعتی مورد نیاز جامعه روستایی را تولید می‌كند. ما در طراحی ایرانی مان باید عامل دامداری و حیات دام و حیات كشاورزی را ببینیم و به همین خاطر است كه همواره كسانی كه اهل هنر ایران هستند اشاره دارند كه هنر ایران «جانورسان» است یعنی اشكال و پدیده ها را از اشكال جانوریی كه در شكل ایران یا فلات ایران زندگی می‌كنند یافت می‌شود.»

این پژوهشگر افزود: «اكثر كسانی درباره هنر و اشیای ایران بحث می‌كنند به نظم و طرح های هندسی اشاره می‌كنند. در ایران بخاطر سیستم آبیاری است كه انسان خیلی نظم. در ایران برای آبیاری مهارت های پیچیده تری بخاطر محدود بودن آب وجود داشته است و از قناتی منظمی برای آبیاری استفاده می شده است. درایران باستان هر آنچه دارای نظم است آبادان است وهر جایی كه نظم نباشد ویرانی است در نتیجه ما خیلی نباید تعجب كنیم كه در هر كدام از اشیای كه دیدیم معیاری از نظم و چیدمان اشكال در كنارهم دیگر دیده می‌شود.»

وی با ذگر مشهور بودن ایرانی ها به تزیین در آثارشان ادامه داد:« ایرانی ها به تزیین اهمیت می‌دهند، بخاطر همین ما بخصوص در ساختن و پرداختن اشیای ریز مشهور بودیم و مساله تزیین همواره از ایام قدیم حداقل از دوره قاجار بخشی از ویژگی طراحی ما بوده است.»

وی با اشاره به زیورالات جوبجی ادامه داد:« ما در عیلام به جز مجموعه جوبجی، مجموعه ارجان داریم، سه مجموعه دیگر هم داریم كه از آن به عنوان گنجینه جیحون نام برده می‌شود كه این گنجینه مجموعه بسیار وسیعی است از زیورالات متعلق دوره ای كه از 600 تا 350و400 تاریخ گذاری می‌شود. مجموعه پاسارگاد هم داریم كه یك دست تر است. تابوتی دیگری موجود است كه مربوط به شوش بود. اما این كه چرا این حجم از اشیا در گور یك فرد یا دو نفر دیده می‌شود، به شیوه زیست مردم ایران مربوط است و باید بپذیریم كه در طول تاریخ جامعه كوچ نشینی و جامعه كوچ رو از اشكال بارز جامعه ایرانی بوده و در اغلب مواقع هم جوامع عشایر قادر به تشكیل حكومت شدند. به طور مثال حضور آریایی ها ومادها ومطابقش هخامنشی ها و اشكانی ها، ساسانی هاوحتی سلسله های دوره اسلامی جوامع كوچ روند. این جوامع هنرشان متحرك است، یعنی معماری یا آثار ثابت ندارند كه بتوانند جنبه های از زندگی آنها به فرهنگ و اشیای ثابتشان بدهند. در نتیجه هنرشان در غالب اشیای متحرك بویژه در زیورالات نشان داده می‌شود.عیلامی ها هم حكومت فدراسیونی داشتند وبیشتر نیروی متحركشان از مناطق شمالیتر و كوهستانی و سلسله هایشان ریشه در مناطق كوهستانی دارد، بخاطر همین می‌تواند این حجم زیورآلات در ارتباط با شیوه زندگی كوچ نشینی باشد كه امكانات ،ثروت درهنرش را در تن پوش نشان می‌دهد.»

این استاد دانشگاه ادامه داد:« در بین ملت های دنیا آسیایی ها هستند كه به هنر تن و لباس خیلی بها می‌دهند. ما هر تندیسی كه حداقل از ایران از دوره عیلامی و هخامنشی و ساسانی ها باقی مانده دقت می‌كنیم می‌بینیم گرچه از ساختار عالی نبوده اما دقت شده كه گوشواره ودستبد و طوق گردن داشته باشند؛ یعنی انقدر كه در ایران به لباس اهمیت داده می‌شده است، به سایر هنرها مثل خود نقاشی و پیكرتراشی توجه نمی‌شد. اقای پوپ در كتابش با اشاره ایران در دوره هخامنشی می‌گوید: در ایران زیورسازی بیشتر در مورد اندام انسان و مصرفش بر روی لباس كاربرد پیدا می‌كند و این برعكس یونان است كه توجهی به تزیین لباس یا تزیین اندام به زیور ندارند و اشاره می‌كند كه آنها چون جمعیت های شهری و تاجر پیشه بودند، در واقع ظرافتشان در هنر را در شكل سكه ها نشان می‌دادند وبه همین دلیل سكه های یونانی و رومی از نظر طراحی و شكل و نقش بی نظیرند در صورتی كه سكه های ما قابل مقایسه نیست.»

وی ادامه داد:«درمورد هنر ایرانی ها به این ویژگی هم می‌توان اشاره كرد كه جدا از اینكه عیلامی ها در تزیین لباس بسیار توانا بودند، در استفاده از رنگ هم به شكل سنگ های جواهری بسیار توانا بودند و توجه شان به سنگ های جواهری و تصریع آن بروی فلزات بخصوص طلا كم‌كم وارد هنر دوره هخامنشی می‌شود و سرانجام در دوره اسلامی كه دلیل نهی استفاده از طلا یا نقره، به شكل هنر مینا كاری در می‌آید.»
دكتر ریاضی در ادامه با نمایش تصاویری به توضیح ویژگی‌های مورد اشاره در هنر عیلامی پرداخت.

logo-samandehi